«برخوردها در انتهاي جهان»، ورنر هرتسوك و رويارويي طبيعت و بشر

اطلاعات جامع و تخصصي حوزه سلامت را در اينجا مطالعه نماييد

«برخوردها در انتهاي جهان»، ورنر هرتسوك و رويارويي طبيعت و بشر

مجله يك تجربه ، ترجمه علي افتكاري در ابتداي جلسه در The End Of The World ، ورنر هرزوك ، كارگردان پس از پرسيدن س questionsالاتي در مورد نحوه استفاده انسان از طبيعت توضيح مي دهد: “چرا يك حيوان پيچيده مانند شامپانزه از موجودي كمتر است؟” كار نميكند؟ “بنياد ملي علوم به او در ايجاد …

منبع :
«برخوردها در انتهاي جهان»، ورنر هرتسوك و رويارويي طبيعت و بشر

«برخوردها در انتهاي جهان»، ورنر هرتسوك و رويارويي طبيعت و بشر https://ijmarket.com/blog/برخوردها-در-انتهاي-جهان،-ورنر-هرتسو/ https://ijmarket.com/blog/برخوردها-در-انتهاي-جهان،-ورنر-هرتسو/#respond ايجي ماركت Tue, 19 Oct 2021 12:01:29 0000 فيلم و هنر https://ijmarket.com/blog/برخوردها-در-انتهاي-جهان،-ورنر-هرتسو/

مجله يك تجربه ، ترجمه علي افتكاري در ابتداي جلسه در The End Of The World ، ورنر هرزوك ، كارگردان پس از پرسيدن س questionsالاتي در مورد نحوه استفاده انسان از طبيعت توضيح مي دهد: “چرا يك حيوان پيچيده مانند شامپانزه از موجودي كمتر است؟” كار نميكند؟ “بنياد ملي علوم به او در ايجاد …

منبع :
«برخوردها در انتهاي جهان»، ورنر هرتسوك و رويارويي طبيعت و بشر

مجله يك تجربه ، ترجمه علي افتكاري

در ابتداي جلسه در The End Of The World ، ورنر هرزوك ، كارگردان پس از پرسيدن س questionsالاتي در مورد نحوه استفاده انسان از طبيعت توضيح مي دهد: “چرا يك حيوان پيچيده مانند شامپانزه از موجودي كمتر است؟” كار نميكند؟ “بنياد ملي علوم به او در ايجاد سند كمك كرده است. علاوه بر اين ، هرتزوگ نابرابري بين طبيعت و جامعه را احساس مي كند ، زيرا مردم خود را غير طبيعي مي دانند و اغلب از زمين يا حيوانات به ظاهر پست تر استفاده مي كنند. او در برخي موارد نشان مي دهد كه چگونه وجود انسان به تلاش نگران كننده اي براي اعمال اقتدار خود بر جهان منجر مي شود ؛ گاهي اوقات ، دانشمندان مي خواهند از بشريت فرار كنند.

يك مستند عالي و الهام بخش با عنوان “ملاقات در پايان جهان” در سال 2007 منتشر شد. هرزوك هنگام توليد مستند “مرد گريزلي” (2005) به قطب جنوب علاقمند شد ، زماني كه تهيه كننده فيلم ، هنري قيصر ، عكسهاي شخصي خود را از غواصي در درياي راس در قطب جنوب به او نشان داد. هرزوك كه علاقه مند به عكاسي زير آب بود ، براي فيلمبرداري در قطب جنوب درخواست كرد و به او كمك هزينه اي اهدا شد. او هفت هفته عكاسي داشت و فقط مي توانست يك سفر به آنجا انجام دهد. اين بدان معناست كه هيچ فرصتي براي يافتن مكان يا برنامه چت وجود ندارد. به هر حال ، گروه فيلمبرداري او محدود بود. هرتسوك و فيلمبردار معمولي اش پيتر زايتلينگر نماينده كل تيم هستند. هرتزوگ به اين اميد به قطب جنوب سفر كرد كه به جايي برسد كه هيچكس نتواند او را لمس كند ، اما آنچه در ابتدا مشاهده كرد اين بود كه انسانها محيط زيست را خراب مي كنند. او موسساتي مانند ايستگاه مكموردو “شهر معدني زشت” و استوديوي ايروبيك را به عنوان “نفرت” توصيف مي كند كه مي تواند اميدوار باشد. بيننده مي تواند صداقت هرتسوك را احساس كند و طولي نمي كشد كه او به يك مركز توليد تحت كنترل مك مرودو فرار مي كند.

استفان پاشوف

گفتگوي هرزوك شامل دانشمندان درباره شدت دوربين در مورد پروژه هاي تحقيقاتي است. همينطور طبقه كارگر ، بي خانمان ها ، مخالفان و پناهندگان از سرزمين مردمي كه خود را در حاشيه جهان يافته اند. در ابتداي فيلم ، او با استفان پاشوف ، فيلسوف صحبت مي كند و در اينجا او يك راننده موپان است ، بلغاري كه مي گويد چگونه بعد از خواندن اديسه هومر عاشق جهان شد و لذت برد. پس از پايان كار پاشوف ، دوربين مدتي با او مي ماند. پاشوف خوش بين و غمگين به نظر مي رسد. يك لايه از اشياء مبهم به آن اضافه كنيد ، گويي هرتزوگ مي خواهد عميق تر در پازل كاوش كند. دانشمندان قطب جنوب و كاركنان آنها براي درك طبيعت يا در برخي موارد خود را در معرض خطر سوء تفاهم قرار مي دهند. هرزوك با ذهن باز با آنها همدرد است و به دنبال حقيقت است. به نظر مي رسد او اين مكان و مردم آن را به طرز شگفت انگيزي پيدا كرده است ، زيرا مكاني بي رحمانه اما باشكوه اي از مردم مي خواهد كه با او ملاقات كنند. كساني كه مايل به تجربه طبيعت فراطبيعي و ماوراء طبيعت هستند داراي مارك جالبي از Herzuk هستند. شايد به خاطر او.

ورنر هرتزوگ

در جاهاي ديگر ، او با Libor Zisha ، يك ماشين فراري از “پرده آهنين” صحبت مي كند و اكنون آماده حركت است. هرزوك به جاي اين كه مرد را مجبور كند داستان زنده ماندن خود را در چهره اش نشان دهد ، دردي مي بيند. هرزوك در اين عكس مي گويد: “او هنوز درگير حوادث غم انگيز پيرامون بقاي خود است.” او به زيشا مي گويد: “لازم نيست در مورد آن صحبت كنيد.” در اين بين ، بيننده بايد توجه داشته باشد كه هرتزوگ يك نويسنده معمولي نيست و علاقه مند است تا حقايق و جزئيات را از زبان مصاحبه خود بيابد. هرزوك حقيقت شعر را در فيلمهايي كه انجام مي دهد جستجو مي كند ، خواه يك فضاي بزرگ زير آب باشد يا يك شخص بي ادب از نظر احساسي. در مصاحبه اش با زيشا ، اين شعر در تفسير هرتزوگ يا نحوه نمايش مكان بيننده نيست – كلمات بي صدا زيشا كافي است. ظاهر شخص و واقعيت آمادگي بي دريغ زيشا ، گذشته غم انگيز او و دليل پرواز او به قطب جنوب همه مشخص است ، به استثناي داستان زيشا كه به زور جلوي دوربين مي رود يا به هر نحوي تقويت مي شود كه جزئيات ناخواسته را بهتر روشن مي كند.

در برخي از نمايش ها ، هرزوك لحظاتي را به سبك فيلم اجرا كرد تا واقعيت نحوه كار انسان و طبيعت را نشان دهد. به عنوان مثال ، اين برنامه براي دو محقق ترتيب گيتار الكتريك را در سقف اتاق نشيمن خود مي نوازد تا جدايي وجود آنها از زمينه سفيد را نشان دهد. يك لحظه به همان اندازه شگفت انگيز زماني رخ مي دهد كه هرتزوگ دانشمندان را نشان مي دهد كه گوش هاي خود را روي يخ مي گذارند تا به صداهاي فك گوش دهند. زير يخ ، فك ها در فاصله هاي دور با يكديگر ارتباط برقرار مي كنند. خود صداها يادآور صداهاي علمي واقع گرايانه هستند و به عنوان ليزرهايي كه در فضا شليك شده اند يا روبات هايي كه به تازگي ارتباط با زبان خود را ياد گرفته اند ، به تصوير كشيده مي شوند.

دانشمندان دستگاه هايي دارند كه مي توانند به وضوح گوش دهند. علاوه بر اين ، آنها ممكن است بتوانند فكها را بدون خوابيدن روي يخ بشنوند ، اما هرتزوك اين لحظه را بديهي مي داند ، همانطور كه صحنه گوش دادن به يخ يك سرزمين بزرگ در طرف ديگر را به تصوير مي كشد. هرزوك معتقد است كه واقعيت را مي توان با انتخاب شعر و هنر از اين طريق تركيب كرد. اين روش اهميتي ندارد كه آيا طول جهان منجر به چيزي مي شود كه هرتزوگ آن را واقعيت محلي مي داند و آيا انتخاب او محدوديت اسناد را به عنوان يك افسانه ناديده نمي گيرد.

ديويد اينلي

مصاحبه ديگر با هرزوك ، كارن جويس ، دانشمند كامپيوتر است كه در مورد سفر خود به مكانهاي عجيب و خطرناك صحبت مي كند. حتي هرتزوگ اعتراف مي كند كه اين گفتگو “براي هميشه ادامه دارد”. با اين حال ، گفتگو با جويس كساني را نشان مي دهد كه خود را در قطب جنوب مي بينند – افرادي كه مي خواهند بدون خطر با طبيعت روبرو شوند. در عين حال ، هرتزوگ قاره را به عنوان مكاني كه مردم در آن نيستند نشان مي دهد. به عنوان بازديدكنندگان ماه ، آنها نبايد حضور داشته باشند. با اين حال ، رازها و نيات شخصي آنها را مجبور مي كند ، يا شايد سفر به جنوب نشانه حماقت باشد. در يكي از موارد زير ، هرتزوگ مردم قطب جنوب را با پنگوئن گيج شده اي كه هرگز صحبت نمي كرد مقايسه مي كند. يك پنگوئن خود را منزوي مي كند و به مركز زمين ، به كوه ها و به قول هرتزوگ ، به “مرگ حتمي” سفر مي كند. هرتزوگ از محقق دكتر ديويد اينلي مي پرسد: “آيا چيزي به نام جنون بين پنگوئن ها وجود دارد؟” “من نمي گويم پنگوئن مي تواند به لنين يا ناپلئون بناپارت اعتقاد داشته باشد ، اما آيا مي تواند ديوانه شود زيرا ديگر نمي تواند جامعه خود را تحمل كند؟” آيا اين جنون مي تواند نيروي محركه جنگ هاي بشري باشد؟

به هر حال ، جنون هرتزوگ از افشاي موضوع ديگري از “درگيري در پايان جهان” صحبت مي كند: آخرالزمان قريب الوقوع. بشريت سعي مي كند با جنون خود طبيعت را فتح كند و در نتيجه زمين را نابود مي كند. احترام هرزوك به طبيعت در راستاي دانشمندان فيلم و ساير مصاحبه شوندگان است كه در بسياري از موارد از عدم احترام به محيط زيست افرادي كه از قطب جنوب فرار مي كنند مي ترسند. اين افراد با انتخاب طبيعت انسانيت را رد مي كنند. هرزوك در انتخاب برخورد خود با گذشته حقيقت و شعر عميقي مي يابد ، اما فيلم او همچنين تأييد مي كند كه همانطور كه جامعه دائماً براي فتح طبيعت تلاش مي كند ، جهان طبيعي خارج از كنترل ما باقي مي ماند. او در كنار يك آتشفشان ايستاده ديده شد و دكتر كلايو اوپنهايمر ، آتشفشان در دانشگاه كمبريج ، در مورد اجتناب ناپذيري فوران ديگري در معرض خطر صحبت مي كرد كه هرگز در تاريخ بشر پايان نمي يابد. هرتزوگ توضيح مي دهد: “زندگي بشر بخشي از يك سري تراژدي است.” نابودي دايناسورها يكي از اين اتفاقات است. “به نظر مي رسد ما دنبال مي كنيم.” به نظر مي رسد نظريه هاي هرتزوگ امروزه بسيار رايج است ، به ويژه زماني كه استفان هاوكينگ تخمين مي زند كه هنوز كمتر از يك قرن عمر بشر در اين سياره در راه است.

به نظر مي رسد هرتزوگ بي ثباتي بشريت را پذيرفته است ، گويي عمر كوتاه انسان بر روي زمين معادل كار كوتاه فضانورد در كشوري ديگر است. هرزوك وقتي دانشمندان قطب جنوب را فضانورداني مي داند كه در حال كاوش در سطح كلاهك يخي زير هستند ، در اين زمينه فراتر مي رود. وي درباره ديدگاه خود درباره مردم قطب جنوب گفت: “به نظر من ، آنها مانند كشيش هايي بودند كه براي شام خداوند آماده مي شدند.” يا وقتي بقيه فقط چند قدم زير يخ هستند ، مي گويد: “من فكر مي كنم افراد مختلف مانند فضانورداني هستند كه در فضا شنا مي كنند.” “و وقتي ما مي رويم ، هزاران سال بعد چه اتفاقي مي افتد؟” بعداً تعجب مي كنيد “آيا باستان شناسان از سيارات ديگر سعي در درك كار ما در قطب جنوب دارند؟” در طول فيلم ، هرزوك ، مانند بسياري از دانشمندان كه با آنها صحبت كرد ، ناپديد شدن اجتناب ناپذير بشريت را پذيرفت.

گذشته از اين معاني دردناك ، “برخورد در پايان جهان” با طبيعت به عنوان يك معبد برخورد مي كند و آن را تقريبا از نظر روحي ، اما قطعاً شكوه فوق العاده و غيرانساني زنده مي كند. فيلم داراي صحنه هايي است كه در آن هرزوك با استفاده از دوربين و موسيقي خود شعري سينمايي مي سازد تا با ظاهر طبيعي مطابقت داشته باشد. در پنج دقيقه سكانس آب بدون روايت يا گفتگو ، نوع موسيقي كه هرتزوك انتخاب كرده است ميزان نمايش داده شده را نشان مي دهد. در حالي كه دوربين جستجو در ميان موجودات مرموز دريايي كه به ندرت توسط چشم انسان ديده مي شوند ، مي چرخد ​​، يك آهنگ محلي به نام “پلانينو ، استارا پلانينو” با صداي نفس گير بلغاري هم صدا مي شود و به قطب جنوب كيفيتي معنوي و جهاني مي بخشد. كنترل كننده ، با يك دوربين جذاب و موسيقي اي كه در اين مكانها به شكلي غيرقابل انعكاس منعكس شده است ، با شكوه طبيعت ، اعم از زندگي دريايي ، آتشفشانها و صداهاي فك ، يا يك بازيكن فوتبال كه چشم انداز را تماشا مي كند ، ارتباطي شاعرانه برقرار مي كند.

هرزوك از طبيعت فوق العاده اش بسيار مورد توجه است و گاهي اوقات از او بيزار است ، شايد به اين دليل كه سبك او در فرهنگ پاپ مضحك و مستقل تلقي مي شود (او صداي يك فيلمساز قطب جنوب را بازي مي كند- در واقع او). پنگوئن هاي ماداگاسكار ، DreamWorks ، در مورد “جلسات در پايان جهان” شوخي مي كنند. ناآگاهي تا حدي. با اين حال ، وضعيت افسرده كننده و عجيب بودن كتابهاي هرتزوگ داراي اين نوع شعر است كه عميق ترين احساسات او و نحوه درك موضوعات فيلم هايش را توصيف مي كند. بينندگان قطعاً بايد از انديشه و جهان بيني هرتزوك و همچنين ظاهر و بينش طبيعي او قدرداني كنند. تمايل به تمايز بين انسان و طبيعت در حال حاضر ديدگاه او است كه در آن آنها سعي مي كنند مكان كوچك ما در زمين را درك كنند.

منبع: مطالعه گسترده روباه (برايان ايگرت)

اين فيلم را در تجربه ببينيد

منبع :
«برخوردها در انتهاي جهان»، ورنر هرتسوك و رويارويي طبيعت و بشر

https://ijmarket.com/blog/برخوردها-در-انتهاي-جهان،-ورنر-هرتسو/feed/ 0

منبع :https://ijmarket.com
تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.