البته ، به جز در اين روز كه فعاليتهاي چهره يا مشابهي وجود داشت. معمولاً سرش گرم و تميز بود ، باغ را مرتب مي كرد ، ميخ مي گرفت و …. او همچنين ناخن هاي ما را گرفت و پس از نظافت و انجام چند كار كوچك ، راديوي حياط را روشن كرد و …
دلهرهاي براي آبنباتهاي نماز جمعه https://titr-news.ir/2021/09/دلهرهاي-براي-آبنباتهاي-نماز-جمعه/ Sat, 11 Sep 2021 01:17:25 0000 عمومي https://titr-news.ir/2021/09/دلهرهاي-براي-آبنباتهاي-نماز-جمعه/ البته ، به جز در اين روز كه فعاليتهاي چهره يا مشابهي وجود داشت. معمولاً سرش گرم و تميز بود ، باغ را مرتب مي كرد ، ميخ مي گرفت و …. او همچنين ناخن هاي ما را گرفت و پس از نظافت و انجام چند كار كوچك ، راديوي حياط را روشن كرد و …
البته ، به جز در اين روز كه فعاليتهاي چهره يا مشابهي وجود داشت. معمولاً سرش گرم و تميز بود ، باغ را مرتب مي كرد ، ميخ مي گرفت و …. او همچنين ناخن هاي ما را گرفت و پس از نظافت و انجام چند كار كوچك ، راديوي حياط را روشن كرد و نشان مي داد كه نماز جمعه آغاز شده است. گوينده قبل از خطبه كه پشت تريبون قدم مي زد ، ما كمي آمادگي داريم.
اين روزها ، آنها نگفتند امام جمعه اين هفته كيست ، و اين يكي از جاش بود. به نظر من تفاوت امامان جمعه تهران ، مي خواهم روزي بنويسم ، اما امروز در مورد آن صحبت نمي كنم. در اين سالها ، شركت در نماز جمعه غالباً مهمترين رويداد آخر هفته ما بود ، صرف نظر از اينكه امام جمعه چه كسي بود. بعد از رفتن جمعه شب به مزار شهدا.
تابستان روي آسفالت داغ بنشينيد يا كت خود را بپوشانيد و منتظر آخرين لحظه باشيد تا در زمستان در جاده طالقاني سقف را روي زمين مرطوب يا برفي پخش كنيد. اين براي ما يك عادت بود كه به هيچ وجه عجيب نبود. در پايان نماز ، بازار فروشندگان داغ بود و حتي برخي از مسئولان را با خانواده هايشان در حال خريد مي ديديم. از همه مهمتر ، دادي در برخي از روزهاي تابستان قول داد كه ما را به خوردن بستني خانگي به جاي بستني دعوت كند …
با مهماني هاي شلوغ جمعه ، كه يا در خانه ما با مادرم يا در خانه مادربزرگ برگزار مي شد ، با فيلم عصر جمعه ، با بازي هاي بي دغدغه اي كه پنجشنبه در خانه انجام شد. كار نتيجه نوشتن پدرش بود ، و … از يك سو ، از طرف ديگر ، نماز جمعه. آنقدر با نماز جمعه دوست بودم كه در جواني ، با سيد احسان لاجوردي ، مهدي كاظميان ، محمد سرشار و ديگران ، هر جمعه تا وقت گرم بهار به نماز جمعه مأمور مي شديم.
مرحوم حاج آقا تقي اماني را به خاطر بسپاريد كه مدتي از نياكان مهربان جهان بود ، سفرهاي يك روزه اي را براي نماز جمعه به ورامين ، كرج ، شهرياري و ديگر مناطق كه قلب گردشگران است ترتيب داد. روابط جذاب
اما به نظر مي رسد نماز جمعه تهران و بسياري از شهرهاي ديگر ديگر شبيه زندگي نيست. اگرچه كرونا وجود نداشت ، اين كنجكاوي سالها ادامه داشت. من از اين قاعده مستثني هستم. نماز جمعه لواسان.
خدا رحمت كند اين مرحوم را ، يكي از نماز جمعه ها در پادگان لاوسون بعد از او گذشت. نماز جمعه كه چندان خوشحال نشد. او تلاش كرد و نمازخانه لواسان را ساخت. به تدريج ، نماز جمعه لواسان لذت بخش تر شد ، به ويژه كمي بعد از نماز ، يك فنجان سوپ خورده شد تا آرامش كساني را كه از راه دور آمده بودند آرام كند.
اما سيد سعيد لواساني فضاي امامت جمعه را كاملاً تغيير داد. فضاي نماز آنقدر كم بود كه نمازگزاران براي گسترش مسجد تلاش كردند. نماز جمعه او علاوه بر روحيه معروف و حضورش در بين حضار بعد از نماز ، براي فرزندانم نيز جالب بود. همچنين به دليل وسايل بازي در حياط مسجد كه هميشه تميز ، سالم و آماده استفاده بود. همچنين به خاطر آب نبات كه خودش هنگام بازي به هريك از بچه هاي حياط مسجد داد. شيريني هايي كه به نظر مي رسد براي آنها شيرين تر از شيريني هاي ديگر است به طوري كه گاهي اوقات بعد از نماز عصر ، پسر كوچك من به خط مقدم مي رود تا از كسي كه او را دوست خود مي داند استقبال كند تا او شيريني شما را به زودي از حاجي آقا بگيرد.
خداحافظي او از نماز جمعه قلبم را از اندوه برانگيخت. اما براي من زنده نگه داشتن روح عجيب نماز جمعه مهم بود. آيا اين اشتياق مي تواند Tribune Guardian بعدي باشد؟
- شنبه ۲۰ شهریور ۰۰ | ۰۹:۱۷
- ۲۲ بازديد
- ۰ نظر